یکی مثل هیچکس

سلام غزل جان میلت هک شده هروقت اومدی وب تو بخش نظرات کامنت بذار

یکی مثل هیچکس

سلام غزل جان میلت هک شده هروقت اومدی وب تو بخش نظرات کامنت بذار

باران بوسه می بخشم



-تو بارانی که شب هنگام

 به باغ سینه ام تطهیر می بخشی
 و یا بر دست و پای غم
 غل و زنجیر می بخشی

و من چون کودکی خندان

به باران بوسه می بخشم
و رنگ سرخی از گل ها
به روی گونه می بخشم

تو می تابی به دست من
چو خورشیدی که زرین است
دلت دشتی پر از گندم
نگاهت رنگ پرچین است


و من چون لاله ی سرخی
به نورت عشق می ورزم
و در اوج حرارت ها …
به خود آهسته می لرزم

تو از آن سوی گندم ها
برایم سیب می چینی
صدایم را تو می فهمی
نگاهم را تو می بینی

و من با شربتی شیرین
به دیدار تو می آیم
تو پیچک وار می پیچی
به دستانم ، به پاهایم

تو با گیسوی شبرنگم
میان باد می رقصی
و از پایان ره دیگر
نمی ترسی ، نمی ترسی !

و من چون بید مجنونی
سرم خم می شود یکسو
و اختر های شعر من
به دستم می زند سوسو

برایت شعر می خوانم
و سر بر دامنم داری
برایم قصه می گویی
به آرامی ، به دلداری

بهشت کوچک ما را
هزارن پولک رنگی
چه زیبا می کند اکنون
چه آوازی ! چه آهنگی !

همین ها بس …
نسیمی می وزد برما
خدایا من نمی خواهم
دگر چیزی از این دنیا


همین رویای شیرین را
نگیر از من ، نگیر از ما…

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد