یکی مثل هیچکس

سلام غزل جان میلت هک شده هروقت اومدی وب تو بخش نظرات کامنت بذار

یکی مثل هیچکس

سلام غزل جان میلت هک شده هروقت اومدی وب تو بخش نظرات کامنت بذار

میدونید چرا سکرترم رو اخراج کردم؟



صبح که داشتم بطرف دفترم می رفتم سکرترم ژانت بهم گفت: ” صبح بخیر آقای رئیس، تولدتون مبارک!“
از حق نمیشه گذاشت، احساس خوبی بهم دست داد از اینکه یکی یادش بود.
تقریباً تا ظهر به کارام مشغول بودم. بعدش ژانت درو زده و اومد تو و گفت:” میدونین، امروز هوای بیرون عالیه؛ از طرف دیگه امروز تولدتون هست، اگر موافق باشین با هم برای ناهار بریم بیرون، فقط من و شما!“
” خدای من این یکی از بهترین چیزهائی بوده که میتونستم انتظار داشته باشم. باشه بریم.“
برای ناهار رفتیم و البته نه به جای همیشگی برای نهار بلکه باهم رفتیم یه جای دنج و خیلی اختصاصی. اول از همه دوتا مارتینی سفارش داده و از غذائی عالی در فضائی عالی تر واقعاً لذت بردیم.

ادامه مطلب ...

بنده عزیز من تو حالا بدبخت شدی



یه بنده خدایی افتاد تو جزیره آدم خورها و ادم خورها دوره اش کرده بودند به سمتش می امدند
بنده خوب خدا با دل شکسته رو به سوی آسمان کرد و گفت
بار پروردگارا می بینی که چگونه بدبخت شده م
از آسمان ندایی بصورت صدای اکو امد که
بنده عزیز من نه تو هنوز بدبخت نشدی تو هنوز مرا داری
ادامه مطلب ...

از گورخری پرسیدم!!!



از گورخری پرسیدم: «تو سفیدی راه راه سیاه داری، یا اینکه سیاهی راه راه سفید داری؟»
گورخر به جای جواب دادن پرسید:
تو خوبی فقط عادتهای بد داری، یا اینکه بدی و چند تا عادت خوب داری؟

ادامه مطلب ...

همیشه کیف پولتون رو توی داشبورد ماشینتون بذارید





من خیلی خوشحال بودم... من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم... والدینم خیلی کمکم کردند... دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود... فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود... اون دختر باحال ، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های ناجوری می کرد و باعث می شد که من احساس راحتی نداشته باشم... یه روز خواهر نامزدم با من تماس گرفت و از من خواست که برم خونه شون برای انتخاب مدعوین عروسی...


ادامه مطلب ...

موضوع انشا: فواید کامپیوتر




کامپیوتر چیز بسیار خوبی میباشد و برای ما خیلی لازم داریم . پدرم به من قول داده که که برای هر نمره بالای ۱۲ در کارنامه ام یک تکه از آن را برای من بخرد ! فعلا پدرم یک موس خریده و قول داده ماه به ماه سیستم را آپدیت کند ! پدرم در کامپیوتر خیلی میفهمد و حتی توانسته یک بار به اینترنت وارد کند ! مادرم در برخورد با کامپیوتر خیلی خشن میباشد و روزی دوبار موس من را با جارو و بیل میزند ! حتی تازگیا در خانه تله موش هم کار گذاشته است به همین علت انگشت شست هردو پای پدرم قطع شده میباشد ! ادامه مطلب ...