بی تو طوفان زده دشت جنونم
صیدافتاده به خونم
تو چهسان میگذری غافل از اندوه درونم؟
بی من از کوچه گذر کردی و رفتی
بی من از شهر سفر کردی و رفتی
قطرهای اشک درخشید به چشمان سیاهم
تا خم کوچه به دنبال تو لغزید نگاهم
تو ندیدی...
نت هیچ نیفتاد به راهی که گذشتی
چون در خانه ببستم،
دگر از پا نشستم
گوئیا زلزله آمد،
گوئیا خانه فروریخت سر من
بی تو من در همه شهر غریبم
بی تو، کس نشنود ازاین دل بشکسته صدائی
بر نخیزد دگر از مرغک پر بسته نوائی
تو همه بود و نبودی
تو همه شعر و سرودی
چه گریزی ز بر من
که ز کویات نگریزم
گر بمیرم ز غم دل
به تو هرگز نستیزم
من و یک لحظه جدایی؟
نتوانم، نتوانم
بی تو من زنده نمانم ...
سلام آقا فرید؛
مطلب زیبایى بود!
وبلاگت عالیه!
خواستى به وبلاگ شعر و شاعرى منم سر بزن.
براى تبادل لینک مشتاقم.
در پناه حق...
سلام آقا فرید.
وبلاگ قشنگى دارى!
براى تبادل لینک مشتاقم!
خواستى سر بزن؛ یاحق...
سلام
قشنگی از خودته عزیرم
مرسی که سر زدی بازم بیا ...
***لینک شدی***
درود بر شما ،من دیوانه شعر کوچه هستم وشعر زیبای شما ،دوست داشتی لینک کنیم
مرسی از لطفت دوست عزیز
بازم سر بزن
****لینک شدی****
سلام.وبلاگ خیلی قشنگی دارین
اگر با تبادل لینک موافقین بگین چی لینکتون کنم
سلام
ممنون از لطفتون
***لینک*** شدین
سلام علیکم
بسیار زیباس این شعری که نوشتی.خوشمان آمد...با اینکه با مفهومش مخالفم...اما نابه..آپم
good job
sher meroo vel kon jojojoon
inke omadi be hichkassa sar zadi (albate omidvaram ke saret chizish nashode bashe) ro mipasanam
Like
شعر زیبایی بود
جای خوبی برای مهمانی امدم
لذت بردم از شعرتان
زیبایی از خودته عزیز
جاده قلب هیچکس ها دلتنگ قدم های توست مهربان...بازم بیا