یکی مثل هیچکس

سلام غزل جان میلت هک شده هروقت اومدی وب تو بخش نظرات کامنت بذار

یکی مثل هیچکس

سلام غزل جان میلت هک شده هروقت اومدی وب تو بخش نظرات کامنت بذار

نگاهی به پدیده متلک‌پرانی و مسخره کردن

 



متلک گفتن و تمسخر دیگران متأسفانه کم و بیش در گوشه و کنار این شهر دیده می شود و گاهی اوقات جوانانی را می بینیم که بدون فکر کردن به عواقب آن متلک می?پرانند و یا دیگران را مسخره می کنند. آنها نمی‌دانند این صداهای زشت در جامعه گم نمی‌شوند و می‌مانند تا روزی به گوش خود آنها برسند.

این افراد که به عقیده روانشناسان دارای «اختلال رفتاری» هستند از تمسخر دیگران و متلک گفتن به این و آن لذت می برند. شاید شما هم به یکی از آنها برخورده باشید. آنها را همه جا می توان یافت از تاکسی گرفته تا اتوبوس و کوچه وخیابان تا اماکن عمومی و پارک ها و اماکن تفریحی و...


این افراد با حضور در اماکن عمومی، مراکز تفریحی، وسایط نقلیه عمومی و... گاه‌و‌بی‌گاه با بروز رفتارهای نامناسب از خود موجبات آرامش و آسایش دیگران را برهم می‌زنند که دراین میان بیشتر این رفتارها از سوی پسران است واین بیشتر خانم ها هستند که قربانی چنین «اختلال رفتاری» هستند که هر روزه باید آن را تحمل کنند.

برخی از روانشناسان این گونه رفتارها را اختلال رفتاری می‌نامند و معتقدند که اگر این رفتارها به صورت مداوم و بیش از حد باشد می توان آن را نوعی بیماری تلقی کرد.

 

ناهنجاری اجتماعی

مهدی هاشمیان کارشناس ارشد روانشناسی این نوع رفتارها را یک ناهنجار اجتماعی می نامد و معتقد است که این گونه رفتارها را باید در فرهنگ جامعه ریشه‌یابی کرد:

«از گذشته در جامعه ما یک نوع مردسالاری حاکم بود که به نوعی حرف اول و آخر را مرد می زد و زن در تصمیم‌گیری‌های خانوادگی نقش کمتری را ایفا می‌کرد و این فرهنگ با گذشت سال‌ها از آن روزگار هنوز در برخی از خانواده‌ها ریشه دارد به گونه‌ای که هنوز هم شاهد هستیم که در برخی از خانواده‌ها نقش پسر پررنگ‌تر از دخترها است و این خانواده‌ها امکانات خاصی را برای مردها اختصاص می دهند.»

وی می افزاید : «اگر در چنین خانواده‌ای پسر خلاف اخلاقی انجام دهد، خانواده چندان حساس نمی‌شود اما کافی است دختر همان خانواده کوچکترین مشکلی داشته باشد آن وقت خانواده با وی برخورد نامناسبی دارند که این فرهنگ به جامعه نیز کشیده شده و دربطن جامعه نیز آزادی بیش از حد آقایان به این معضل دامن می زند به گونه ای که یک پسر به راحتی به خودش اجازه می‌دهد که درکوچه وخیابان مزاحم خانم‌ها شود و با متلک پراندن آنها را مورد آزار و اذیت قرار دهد.»

هاشمیان در ادامه می گوید : «بیشتر این مشکلات به فرهنگ عامه جامعه برمی‌گردد که در کنار آن ضعف قوانین و یا عدم برخورد قانونی با این گونه افراد باعث تشدید این رفتارها در جامعه می‌شود.»

وی به تبعات این گونه رفتارها درجامعه اشاره می‌کند و می‌افزاید : «شاید یکی از مهمترین تبعات اینگونه رفتارها درجامعه عدم احساس امنیت بانوان و نگرانی و استرس و اضطراب آنهاست اما متأسفانه وقتی ضریب احساس امنیت کمتر شد، کمتر خانمی نیز برای برخوردهای غیر اخلاقی به دلیل اضطراب و استرسی که دارد به مراجع قانونی مراجعه می کند و برای حفظ آبروی خود از حق قانونی اش که شکایت از فرد مزاحم است منصرف شده و تنها اضطراب و استرس است که دامنگیر وی می شود که در مواردی این استرس و اضطراب به کانون خانواده و بچه‌ها نیز منتقل می شود لذا باید در این باره قانون صریح تر عمل کند و اجازه اینگونه رفتارها را در جامعه ندهد.»  

این کارشناس ارشد آسیب‌های اجتماعی بر لزوم فرهنگ سازی و آموزش مسائل اجتماعی تأکید می‌کند و می?افزاید: «رسانه‌ها دراین خصوص نقش مهمی دارند و باید دراین باره اطلاع‌رسانی کنند و شرایط را در جامعه به گونه ای ایجاد کنند که یک خانم بتواند از حق خودش دفاع کند و در برخورد با اینگونه موارد، کلانتری ومراجع قانونی را بهترین ملجأ وپناهگاه خود بداند ضمن اینکه قوانین نیز باید در این باره تشدید شده و با افرادی که به نوعی مزاحم نوامیس مردم می شوند با شدت بیشتری برخورد شود.»

از وی می پرسیم که آیا اینگونه رفتارها را می توان نوعی بیماری تلقی کرد؟ وی در پاسخ می‌گوید : «نوعی بیماری نیست چرا که اگر فردی که این زمینه را در خود دارد وقتی?که وارد اماکن مقدس می‌شود خود را کنترل می کند پس نمی توان اینگونه رفتارها را نوعی بیماری دانست بلکه نوعی عادت زشت است و راه‌های درمان نیز دارد.»

وی می افزاید: «نوع شغل، موقعیت اجتماعی و مکان زندگی نیز در بروز و یا عدم بروز اینگونه رفتارها تأثیر دارد و بیشتر این رفتارها از سوی افرادی صورت می گیرد که از سطح سواد پائین‌تری برخوردارند و گاه درافرادی مشاهده می شود که از سرخوردگی?های اجتماعی نیز رنج می برند.»

وی به عوامل بازدارنده اینگونه رفتارها اشاره می کند و می‌گوید: «ازدواج یکی از بهترین راه های بازدارنده اینگونه رفتارهاست و فردی که ازدواج می کند همیشه یک نفر ناظر، به عنوان همسر در کنار خود احساس می کند. گاه خلأهای عاطفی نیز در بروز اینگونه رفتارها تأثیر دارند. لذا خانواده ها باید در ارتباط با فرزندان خود دقت بیشتری داشته باشند تا هیچگاه فرزند آنها احساس خلأ عاطفی نکند.»

 

رفتار های نامعقول

یک روانپزشک نیز در این باره می گوید: «رفتارهای افراد درجامعه به دو دسته فردی واجتماعی تقسیم می‌شود که رفتارهای اجتماعی نیز به دو دسته رفتارهای بهنجار و رفتار نابهنجار تقسیم می شود و به رفتارهایی که توسط اکثریت جامعه پذیرفته نیست و آحاد جامعه آن را قبول ندارند و از آن به عنوان رفتار نامطلوب یاد می کنند رفتارهای نابهنجار اجتماعی می‌گویند که از جنبه‌های مختلف مانند آسیب شناسی اجتماعی وفردی روانشناختی حقوقی جزایی و ... قابل تفسیر ارزیابی و ریشه‌یابی و تشخیص و راه حل و درمان هستند.»

دکتر رجبی می افزاید: «نوع رفتار انسانها بستگی به وضعیت شخصیتیشان دارد و بسیاری از افراد را با همان خصوصیات می?شناسیم. بیش از 10 نوع شخصیت بیمار گونه در انسانها طبقه‌بندی شده است که این اختلال‌های رفتاری نیز می تواند جزو همان 10 شخصیت بیمارگونه باشد.»

این روانشناس درادامه می‌گوید:«براساس فرضیه‌های روانشناسی بیشتر این شخصیت‌ها در کانون خانواده شکل می‌گیرد خصوصاً در پنج سال اول زندگی فرد که سال‌های شکل‌گیری وجدان در افراد است و شخصیتی که در این پنج سال اول زندگی شکل بگیرد در سال‌های بعد عمر نیز این ساختار پایدار خواهد بود اما زمانی می?توان فردی را دارای اختلال‌های رفتاری و یا شخصیت ضداجتماعی دانست که سنش از 18 سال بیشتر باشد و اگر از فردی که کمتر از 18 سال دارد این گونه رفتارها سر بزند می‌گوییم اختلال تطابق دارد و نوعی ناسازگاری با محیط و وضعیت اجتماعی است که فرد را آزار می دهد.»

دکتر رجبی به عوامل تأثیر گذار بر شخصیت انسانها اشاره می کند و می‌افزاید: «بیشتر این تأثیر را می توان در خانواده‌ها جست‌وجو کرد به گونه‌ای که هر چه در خانواده روابط والدین با فرزندانشان دوستانه?تر و مهربانانه تر باشد شاهد شکل‌گیری شخصیت‌هایی سالم و مطلوب هستیم. بعد از خانواده همسالان نیز می‌توانند درشخصیت فرد تأثیر بگذارند. در بسیاری از مواقع شاهد بوده ایم که فردی که درخانواده شخصیتش قوی شکل گرفته انحرافش در بین همسالان کمتر خواهد بود و در جمع همسالان ناسالم کمتر آسیب می بیند.

دکتر رجبی می افزاید: «فراموش نکنیم که برخی از این رفتارها اساس فرضیه‌های روانشناسی ژنتیکی نیز می‌تواند باشد.»

این روانپزشک در پاسخ به این سؤال که آیا این گونه رفتارها نوعی بیماری تلقی می شود یا خیر می گوید: «براساس طبقه‌بندی‌های روانشناسی هرگاه فرد شخصیتی داشت که اکثریت جامعه با آن مخالف بوده و با نرم جامعه سازگاری نداشته و این رفتارها شدت یافته باشد می توان فرد را نوعی بیمار دانست اما گاهی اوقات یک سری صفت‌ها و رفتارهای نامطلوب از شخصی سر می‌زند که چندان شدت ندارد لذا نمی‌توان این گونه افراد را بیمار تلقی کرد. زمانی می‌توانیم بگوییم فرد بیمار است که این رفتارها دروی شدت گرفته باشد و از مرحله عادت فراتر رفته و به نوعی تمام شخصیت فرد را تشکیل دهد.»

وی با اشاره به تأثیرات این گونه رفتارها در بهداشت روانی جامعه می افزاید: «برای درمان اینگونه رفتارها نیازمند همکاری بیشتر بین دولت، مؤسسات خاص، گروه‌های خاص مددکاری و از همه مهمتر حمایت خانواده‌ها هستیم. همه اینها لازم و ملزوم یکدیگر هستند و باید دست به دست هم کار کنند.»

وی می افزاید: «بسیاری از افرادی که دارای چنین اختلال‌های رفتاری هستند دیگران را مقصر می‌دانند دراینگونه رفتارها فرد بر رفتارهای خود واقف است منتهی ساختار شخصیتی و رفتارهای عادتی که با آنها خو گرفته این اجازه را به وی نمی‌دهد که این رفتارها را ترک کند چون ریشه دارد. به همین خاطر نقش خود فرد درکاهش یا ترک این گونه رفتارها بسیار مهم است و اگرفردی خودش نخواهد تغییر کند هرگز نمی‌توانیم موفق باشیم.»
از دکتررجبی در خصوص نقش مذهب و انجام فرایض معنوی درکنترل، کاهش و ترک این گونه رفتارها سؤال می‌کنیم که وی در پاسخ می‌گوید: «مقید بودن به یک سری اصول و معیارها می‌تواند در یک فرد تأثیرات مثبت بگذارد و درکنترل، کاهش و ترک اینگونه رفتارها انجام فرایض دینی و پایبند بودن به مذهب ودین می‌تواند یکی از مهمترین معیارها تلقی شود. در هر جامعه‌ای اگر فرد به مبانی فرهنگی و معیارهای دینی جامعه خود پایبند باشد انحرافات کمتری دارد و اعتقادات مذهبی می‌تواند زمینه‌ساز شخصیت مثبت درافراد باشد.»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد